مقاله

بیشترین نگرانی من به عنوان یک زن تعارضی که زنان ما در جامعه امروزی پیدا کرده اند نوع برخورد نوع پوشش نوع منش آنها دیگر بویی از ایران و ایرانی بودن ندارند آنها به گونه‌ای خود را گم کرده اند دیگر زنان ما نامی از ایران و ایرانی را به دوش نمی کشند ترکیبی از فرهنگ و اخلاق و رفتار جوامع دیگر را در خود جمع کرده وبروز می دهند که آین نیز در اثر کمرنگ بودن مشارکتشان در امور اجتماعی سیاسی و حتی خانوادگیست 

زنان ایرانی برای مشارکت در زندگی اجتماعی و سیاسی با موانع گوناگونی روبه رو هستند 

که بعد از موانع اجتماعی و فرهنگی و سیاسی بزرگترین موانع مانع قانونی است که البته با همت و پشتکار مردان جامعه مان و بزرگان قانون گذار مذکرمان و البته عوامل دیگری نظیر زمان بستگی دارد که می توان حداقل موانع قانونی را رفع کرد 

چرا از نظر بسیاری از مردان جامعه ایرانی خانه و خانه داری را مهمترین عرصه حضور زنان در جامعه ایران عزیزمان میدانند اینگونه تصورات و تحمیل های فرهنگی باعث میشود که زنان جامعه ایران عزیزمان تحول خانواده را بدون شک به سمت کشورهای غربی سوق دهند چون از دیدن زنان ایرانی وقتی حتی قانون در بسیاری از موارد برای آنها حقی گرفتنی به راستی گرفتنی نه فقط بر روی کاغذ و در سلطه کلمات قاعل  نیست وقتی در دادن حقوق مساوی برای زنان ما در کنار مردانمان در تمامی عرصه های کاری جامعه کوتاهی میکند وقتی زنانمان را در حضور داشتن در بسیاری از مشاغل بالامحدود می کنند پس نمی توان از آنها جز این انتظار داشت

تحولات گسترده‌ای در اروپا از قرن ها پیش در عرصه های مختلف و سطوح متفاوت برای زنان تحقق پیدا کرده و این تحولات باعث شد تا آرامش روحی و جسمی وجنسی در بین زنشان به همراه داشته باشد شکل گیری خانواده را منجر شد 

زنان ایرانی بین زندگی سنتی و امروزی در تعارض هستند در حال حاضر تعاریف زیادی از جایگاه زنان در جامعه ایرانی وجود دارد و از همه مهمتر اینکه زنان خودشان در تعریف جایگاه شان مشارکتی ندارند این جایگاه را عموما مردان تعریف میکنند

که البته حوزه های گوناگون مردان از پیشرو گرفته تا پسرو فرصتی در اختیار زنان ما برای تعریف جایگاه خود نمیگذارند 

اگر زندگی زنان سنتی را مردان ما می پسندند باید بدانند که آنها نیز امکان چندانی برای تحقق ارزوهای خود ندارند حتی آنها هم در حوزه های عمومی چندان همایت نمیشوند و این قانون ناعادلانه برای زنان سنتی و غیر سنتی تفاوتی نداری

زنان ما نمی‌توانند از آرزوهایشان صرفه نظر کنند برای همین در برخی موارد برای رسیدن به آنها راهشان را گم کرده و وارد کوره رهای خطرناکی میشوند که سر انجامی نخواهند داشت 

از طرفی به نظر می آید در گذشته زنان ما به دلیل نداشتن خواسته ای و یا خانواده  قانونی از دید جامعه مردان از احترام بیشتری برخوردار بودند چرا که تنها به امور خانه و خانداری و امور کودکان میپرداختند به همان گونه ای که مردان برای آنها وظایفشان را در اجتماع تعریف کرده بودند اما امروزه گویی دیگر از جایگاه و احترام اجتماعی برخوردار نیستند شاید به این دلیل که بیشتر از خانه و خانه داری می طلبند امروزه زنان ما گویی به نوعی دچار سرخوردگی و بی انگیزگی شده اند 

از نظر من احترام هر انسان و گروهی در هر جامعه ای بستگی به نقشی دارد که آن فرد یا گروه در فرآیندهای اجتماعی بازی میکند 

اطمینان دارم که ظرفیت زنان ما بسیار بیشتر از فرصت های است که آن ها برای خدمت به جامعه خود در اختیار دارند 

به اعتقاد من زنان ایرانی نقض تعیین کننده در هستی اجتماعی کشور ایفا میکنند شاید دلیل وحشت برخی مردان از موفق شدن زنان در اجتماع این باشد که آنها خود با تلاش و پشتکار بی انتهایی که دارند همواره احترام و جایگاهی بیشتر از گذشته درست میکنند البته این احترام و جایگاه در اجتماع و محیط خانواده و کار و غیره کاملا تغییر کرده و این تغییر در جهت مثبت است که البته مردان در این جایگاه کاملا انکار میکنند که این انکار آنها تغییری در روند واقعیت اجتماعی زنان ما ایجاد نمیکنید

از دیدگاه من اسلام دلیل به وجود آمدن این موقعیت اجتماعی زنان ما و بی قانونی و عقب راندن آنها از جامعه نیست چرا که در بسیاری از کشورهای غیر مسلمان مثل آفریقا اوضاع زنان از کشورهای مسلمان بسیار بدتر است موقعیت زنان هندی علارقم پیشرفتها ی هند با پاکستان اصلا فرقی ندارند 

به اعتقاد من اگر تحولات اجتماعی و فرهنگی در جامعه ایران رخ دهد و تغییر در قانون و ایجاد امنیت اجتماعی به نفع زنان ما ایجاد شود حتما  با موقعیت و تغییر جدیدی از جایگاه زن از دیدگاه اسلام روبه رو خواهیم شد